کد مطلب:28822 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:101

دردتان چیست و درمانتان کدام است؟












2771. أنساب الأشراف: چون علی علیه السلام كوفیان را به جنگ فراخواند و آنان سستی و كُندی كردند، عتاب و سرزنششان كرد و چون ناتوانی آنان آشكار شد و بیم آن داشت كه كار آنان به ترك جنگ و یاری بینجامد، بزرگان كوفه و پیروانش را كه به خیرخواهی و اطاعتشان اعتماد داشت، فراخواند و فرمود:

«حمد خدای راست. گواهی می دهم كه جز خدا معبودی نیست و محمّدصلی الله علیه وآله بنده و فرستاده اوست. اما بعد؛ ای مردم! شما مرا به این بیعت فرا خواندید و من آن را بر شما رد نكردم. سپس بر زمامداری با من بیعت كردید، در حالی كه از شما نخواسته بودم. عدّه ای بر من شوریدند، كه خداوند زحمت آنان را كفایت كرد و به خاكشان افكند و ناكامشان كرد و بدخواهی را به خودشان بازگرداند.

عدّه ای مانده اند كه در اسلام، پدیده های تازه و بدعت می آفرینند، به دلخواه عمل می كنند و به ناحق داوری می كنند. شایسته آنچه ادّعا می كنند، نیستند. كسانی اند كه وقتی به آنان گفته می شود گامی به جلو بردارید، جلو می روند و چون گفته می شود روی آورید، می آیند. آن گونه كه باطل را می شناسند حق را نمی شناسند و آن گونه كه حق را باطل می شمرند، باطل را باطل نمی دانند.

آگاه باشید كه من از عتاب و خطاب شما به ستوه آمدم. روشن بگویید كه چه خواهید كرد؟ اگر با من به نبرد دشمنم بیرون می آیید، این خواسته و محبوب من است و اگر آمدنی نیستید، وضع خود را برایم روشن كنید تا ببینم چه خواهم كرد. به خدا سوگند، اگر همگان همراه من به جهاد دشمنتان بیرون نیایید و با آنان پیكار نكنید تا آن كه خداوند كه بهترین داور است، میان ما و آنان داوری كند، نفرینتان خواهم كرد، آن گاه خود به سوی نبرد با دشمن خواهم شتافت، هرچند جز ده نفر همراه من نباشند.

آیا بادیه نشینانِ خشن شامیان بر یاری كردن گم راهی از شما شكیباتر و بر اجتماعشان بر باطل از شما بر حمایت از هدایت و حق، استوارترند؟ شما را چه می شود؟ درمان شما چیست؟ آن قوم نیز مثل شمایند كه اگر كشته شوند، تا روز قیامتْ دیگر زنده نخواهند شد».[1].









    1. أنساب الأشراف: 235/3.